×
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸۲
دی طوف چمن کرده سه چاری خورده
آهنگ حزین و پرده حزان کرده
او چون گل و سرو و گرد او عاشقوار
گل جامه دریده سرو حال آورده
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۵۵
شایستة هجر خدمتی نا کرده
در نعمت هجران توام پرورده
ادرار روان اشک در وجه منست
و اجرای غمت همی خورم ده مرده
جلال عضد » دیوان اشعار » رباعیّات » شمارهٔ ۵۱
آن کرّه که بد سبق ز گردون برده
اینک مسکین به پای آخر مرده
اسبان دگر به ماتم او هستند
پوشیده پلاس و کاه بر سر کرده
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۸
ای از مرض حرص ترا دل مرده
اندیشه زر ز دیده خوابت برده
نفس تو ز خارخار دنیا شب و روز
هر سوی دود، چون سگ سوزن خورده