گنجور

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۷۱

 

آن روز که بنده آوریدی به وجود

می دانستی که بنده چون خواهد بود

یا رب تو گناه بنده بر بنده مگیر

کین بنده همین کند که تقدیر تو بود

ابوسعید ابوالخیر
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » رباعیات » شمارهٔ ۳۱

 

چون فاختگان طوق برآوردی زود

طوقی که هزار بار ز اول بربود

رویت علم حسن بعالم بنمود

خوش بوده ای و خوشی و خوش خواهی بود

سوزنی سمرقندی
 

عین‌القضات همدانی » لوایح » فصل ۲

 

چون قبله بجز جمال محبوب نبود

عشق آمد و محو کرد هر قبله که بود

عین‌القضات همدانی
 

عطار » مختارنامه » باب هفتم: در بیان آنكه آنچه نه قدم است همه محو عدم است » شمارهٔ ۳۶

 

چون در ره این کار مرا دید فزود

آمد غم کار و دیدهٔ دید ربود

چشم دل دوربین درین بحر محیط

چندان که فرو دید، فرا دید نبود

عطار
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی عشر: فی الوصیة و الاسف علی مافات و ذکر الفناء و البقاء و ذکر مرتبته و وصف حالته رضی الله عنه » شمارهٔ ۳۱

 

قیصر که زمین به پای حشمت فرسود

قصرش به بلندی زفلک برتر بود

ای کیخسرو که جاش داری بنگر

کو قصر کجا قیصر گویی که نبود

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی عشر: فی الوصیة و الاسف علی مافات و ذکر الفناء و البقاء و ذکر مرتبته و وصف حالته رضی الله عنه » شمارهٔ ۳۷

 

مهمان جهان یکشبه بنمای که بود

کش روز سیه نکرد این چرخ کبود

آبیش که خورد تا هم از دیده نریخت

نانی به که داد کاخرش جان نربود

اوحدالدین کرمانی
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۰۱

 

دوش آن بت من همچو مه گردون بود

نی نی که به حسن از آفتاب افزون بود

از دایرهٔ خیال ما بیرون بود

دانم که نکو بود ندانم چه بود

مولانا
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » رباعیات » شمارهٔ ۳۶

 

هر صورت دلکش که تو را روی نمود

خواهد فلکش زود ز چشم تو ربود

رو دل به کسی ده که در اطوار وجود

بوده‌ست همیشه با تو و خواهد بود

جامی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۷۲

 

آنکو به سپیدی رخ دلبند ستود

تنها مگرش ذوق می سرخ نبود

گو یکه متاز در بدین پهنه کمیت

زآنجا که کهَر هم نبود کم ز کبود

یغمای جندقی
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸ - وله ایضاً

 

با غیر علی کیم سرو برگ بود

جز نور علی نیست اگر درک بود

گویند دم مرگ توان دید او را

‌‌ای کاش که هر دمم دم مرگ بود

حکیم سبزواری
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۸۲ - شاه سنجان خوافی

 

علمی که حقیقتی است در سینه بود

در سینه بود هر آنچه درسی نبود

صد خانه پر از کتاب کاری ناید

باید که کتابخانه در سینه بود

رضاقلی خان هدایت
 

صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۱۹

 

هر دل غم عشق را نگهدار بود

در بزم وفا محرم اسرار بود

منصور صفت هر که زبانش سست است

در مذهب ما سزای او دارا بود

صامت بروجردی
 
 
sunny dark_mode