منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۵ - در مدح خواجه خلف، روحالرسا ابوربیع بن ربیع
هر طوطیکی سبز قبایی دارد
هر طاووسی دراز پایی دارد
هر فاختهای ساخته نایی دارد
هربلبلکی زیر و ستایی دارد
همام تبریزی » رباعیات » شمارهٔ ۳۶
معشوق من امشبی وفایی دارد
کارم ز وصال او نوایی دارد
ای صبح دمی نفس مزن بهر خدا
کآیینه طبع من صفایی دارد
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۲۵
هر دل که هوای آشنائی دارد
همچون رخ فرخش صفائی دارد
سودای من از طره مشکین ویست
کو ته چکنم دراز نائی دارد
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۲۹
دل باز هوای آشنائی دارد
انصاف بده که خوش هوائی دارد
از فکر رخش ز شام تا وقت سحر
همچون رخ فرخش صفائی دارد
عبید زاکانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸
دل با رخ دلبری صفائی دارد
کو هر نفسی میل به جائی دارد
شرح شب هجران و پریشانی ما
چون زلف بتان دراز نائی دارد
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۶
مرغ دل سرگشته هوایی دارد
امشب هوس هوای جایی دارد
گفتم که مرو بر سر کویش ای دل
چون شاه فراغت از گدایی دارد
میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۸
جان در غمت از جهان جدائی دارد
سر در رهت آرزوی پائی دارد
دل وصل تو میخواست قضا گفت آری
این جغد کنون سر همائی دارد
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۲
در صبر اگرچه دل رسایی دارد
با جور فلک چه آشنایی دارد
چون سنگ به او رسد، یقین می شکند
هرچند که شیشه مومیایی دارد
غالب دهلوی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۴
غالب هر پرده ای نوایی دارد
هر گوشه ای از دهر فضایی دارد
برچید به پست از دماغم یکسر
بنگاله شگرف آب و هوایی دارد
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵ - اشراق اصفهانی نَوَّرَ اللّهُ رَوْحَهُ
جان در غمت از جهان جدایی دارد
سر در رهت آرزوی پایی دارد
دل وصل تو میخواست، قضا گفت آری
این جغد کنون سرِ همایی دارد
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۴ - نجم الدین رازی قُدِّسَ سِرُّه
شمع ارچه چو من داغ جدایی دارد
با گریه و سوز آشنایی دارد
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵ - اشراق اصفهانی نَوَّرَ اللّهُ رَوْحَهُ
جان در غمت از جهان جدایی دارد
سر در رهت آرزوی پایی دارد
فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۲
این خانه دگر چو نی نوایی دارد
وز راز درون به سر هوایی دارد
یکسان نبود وضع سیاست دایم
هر روز سیاست اقتضایی دارد