×
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۷
با هستی و نیستیم بیگانگی است
وز هر دو بریدیم نه مردانگی است
گر من ز عجایبی که در دل دارم
دیوانه نمیشوم ز دیوانگی است
همام تبریزی » رباعیات » شمارهٔ ۲۲
گفتم که مگر رای تو فرزانگی است
رفتیم و هنوزت سر بیگانگی است
هر حیله که در تصور عقل آید
کردیم کنون نوبت دیوانگی است
عرفی » رباعیها » رباعی شمارهٔ ۳۸
دردا که دگر سخن ز فرزانگی است
چیزی که نه در شمار دیوانگی است
بیگانگی عافیتم ننگی بود
اکنون به وی ام نسبت هم خانگی است