گنجور

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۲۳۴ - الخوف

 

بی روی تو خونابه چکاند چشمم

کاری به جز از گریه نداند چشمم

می ترسم از آنک حسرت دیدارت

در چشم بماند و نماند چشمم

اوحدالدین کرمانی
 

شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۸

 

بی روی تو، خونابه فشاند چشمم

کاری به جز از گریه، نداند چشمم

می‌ترسم از آنکه حسرت دیدارت

در دیده بماند و نماند چشمم

شیخ بهایی
 
 
sunny dark_mode