×
سعیدا » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۷
چون در نظر تو یار و اغیاری هست
در تصفیهٔ قلب، تو را کاری هست
چشم و دل و گوش تو همه اغیارند
تا در تو ز هستی تو آثاری هست
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳
این جان که زتن هر دمش آزاری هست
گفتم که مگر ترا بوی کاری هست
ورنه بقفس چرا بماند مرغی
کز هر طرفش راه بگلزاری هست
خلیلالله خلیلی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹
تا بر لب من آه شررباری هست
بر ساز شکستهٔ دلم تاری هست
درهای امید را اگر بربستند
تا مرگ بود رخنهٔ دیواری هست