عینالقضات همدانی » لوایح » فصل ۲۰
در عشق چو اختیار یاری نبود
بی عشق ز اختیار یاری نبود
در بارگه مراد معشوقهی ما
جز عشق باختیار کاری نبود
عینالقضات همدانی » لوایح » فصل ۵۶
در عشق دلا عیب و عواری نبود
وانجا که بود ز عشق عاری نبود
این جمله از آنست که مر عاشق را
در عالم عشق اختیاری نبود
عطار » مختارنامه » باب بیست و پنجم: در مراثی رفتگان » شمارهٔ ۱۸
چون گریهٔ من ابر بهاری نبود
چون نالهٔ من ناله بزاری نبود
چون من زغم مرگ تو ای یار عزیز
در شهر به صد هزار خواری نبود
عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۳
گر با غم تو مرا شماری نبود
دور از تو غم مرا کناری نبود
گر در ره ما هر دو غباری افتاد
شک نیست که راه بیغباری نبود
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب » شمارهٔ ۵۶
هر دل که درو عشق نگاری نبود
مرده شمرش که زنده باری نبود
هر دل که درو نباشد از عشق اثر
در هیچ حسابی و شماری نبود
جویای تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۱
خوب است که زخم یار کاری نبود
جز لذت درد امیدواری نبود
شمشیر توام کرد به یک زخم شهید
با دولت تیز پایداری نبود
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۸
در گلشن عمر ما بهاری نبود
دهر است «وفایی» اعتباری نبود
گویند که فاعلیم و مختار چرا
پس مفعولیم و اختیاری نبود
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۶۳
ما را به جهان جز به تو کاری نبود
جز بر کرمت امیدواری نبود
بیتابی عاشق بود از قلب سلیم
زیرا که سلیم را قراری نبود
مست تو بجز دم ز انا الحق نزند
[...]
فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۰۷
بر دوره فترت اعتباری نبود
با مجلس پنجم افتخاری نبود
در فاصله این دو، به صد مأیوسی
یک ذره مرا امیدواری نبود