گنجور

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » رباعیات الحاقی » شمارهٔ ۷

 

چون یار به بوسه دادنم بار گرفت

زلفش بگرفتم از من آزار گرفت

چون یاری من یار همی خوار گرفت

زان خواست به دست من هی سار گرفت

ابوالفرج رونی
 

مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۸

 

افسوس که اطراف گلت خار گرفت

زاغ آمد و لاله را به منقار گرفت

سیماب زنخدان تو آورد مداد

شنگرف لب لعل تو زنگار گرفت

مهستی گنجوی
 

مهستی گنجوی » دیوان اشعار » رباعیات «نسخهٔ دوم» » شمارهٔ ۲۵

 

افسوس که اطراف گلت خار گرفت

زاغ آمد و لاله را بمنقار گرفت

سیماب زنخدان تو آورد مداد

شنگرف لب لعل تو زنگار گرفت

مهستی گنجوی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » رباعیات الحاقی » شمارهٔ ۲۵

 

افسوس که اطراف رخت خا[ر] گرفت

زاغ آمد و لاله را به منقار گرفت

سیماب زنخدان تو آورد غمباد

شنگرف لب لعل تو زنگار گرفت

اوحدالدین کرمانی
 

میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۶۳

 

دل بیهده ترک عشق دلدار گرفت

شادی جهان جای غم یار گرفت

اکنون خجل است از آنکه مرآت وجود

بی صیقل عشق دوست ز نگار گرفت

میرداماد
 
 
sunny dark_mode