گنجور

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸۳

 

گفتا که بیا سماع در کار شده‌است

گفتم که برو که بنده بیمار شده‌است

گوشم بکشید و گفت از اینها بازآی

کان فتنه هردو کون بیدار شده‌است

مولانا
 

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱

 

از عشق کسی کار تو از کار شده است

مانند دل من دلت افگار شده است

هم روز تو چون زلف تو گردیده سیاه

هم جسم تو چون چشم تو بیمار شده است

سحاب اصفهانی
 
 
sunny dark_mode