گنجور

عین‌القضات همدانی » لوایح » فصل ۱۳

 

آن را که بخواند او به ناچار آید

تا هستی او به امر در کار آید

وانرا که کشید لطف او نزد خودش

بی واسطه‌ای محرم اسرار آید

عین‌القضات همدانی
 

عطار » مختارنامه » باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید » شمارهٔ ۶

 

هر دم که دلم به فکر در کار آید

هر ذرّهٔ دل منبعِ اسرار آید

هر قطره که از بحر دلم بردارم

بحری دگر از میان پدیدار آید

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید » شمارهٔ ۵۲

 

هر جان که چو جان من گرفتار آید

پیوسته درین راه طلبکار آید

تا چند روم که هر نفس صد وادی

از هر سویم همی پدیدار آید

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب هشدهم: در همّت بلند داشتن و در كار تمام بودن » شمارهٔ ۱

 

خواهی که دلت محرم اسرار آید

بی خود شود و لایق این کار آید

برکش ز برون دو جهان دایرهای

در دایره شو تا چه پدیدار آید

عطار
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب » شمارهٔ ۲۶۲

 

یاری که به وقت کار در کار آید

وی را چو طلب کنی دل افگار آید

این یار که بار تو کشد کم یابی

گر بار کشی جمله جهان یار آید

اوحدالدین کرمانی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۵۷

 

در معرکه مردی که ازو کار آید

با شیر نرش پنجه‌زدن عار آید

آن را که هراسی به دل از رهگذری‌ست

نقش پی مور، در نظر مار آید

قدسی مشهدی
 
 
sunny dark_mode