انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۱
یاران به جهان چشم چو گل بگشادند
هر یک دو سه روز رنگ و بویی دادند
چون راست که بر بهار دل بنهادند
ازبار یگان یگان فرو افتادند
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۱۶- سورة النحل- مکیه » ۱ - النوبة الثالثة
از باغ جمال تو دری بگشادند
تا خلق ز تو در طمعی افتادند
بس جان عزیزان که بغارت دادند
و اندر سر کوی تو قدم ننهادند
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۳۸- سورة ص- مکیة » ۱ - النوبة الثالثة
از باغ وصال تو دری بگشادند
تا خلق بتو در طمعی افتادند
بس جان عزیزان که بغارت دادند
و اندر سر کوی تو قدم ننهادند
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۱۶- سورة النحل- مکیه » ۱ - النوبة الثالثة
از باغ جمال تو دری بگشادند
تا خلق ز تو در طمعی افتادند
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۱۶- سورة النحل- مکیه » ۱ - النوبة الثالثة
بس جان عزیزان که بغارت دادند
و اندر سر کوی تو قدم ننهادند
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۲۲۲ - القضا و القدر
چون دایرهٔ وجود من بنهادند
در مشورتم پیام بفرستادند
چون کار مرا قرار بی من دادند
دانم که مراد من درو بنهادند
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۰۲
آنها که به کوی عارفان افتادند
با نفخهٔ صور چابک و دلشادند
قومی به فدای نفس تن در دادند
قومی ز خود و جهان و جان آزادند
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۳۲
آنها که درین رباط بی بنیادند
در رهگذری بیکدیگر افتادند
دارند دل و دیده پر از آتش و آب
وز مرکز خاکی گذران چون بادند