گنجور

عین‌القضات همدانی » لوایح » فصل ۱۷

 

تا من به میان رسول یابم با تو

تنها ز همه جهان من و تنها تو

خورشید نخواهم که بر آید با تو

آیی بر من سایه نباشد با تو

عین‌القضات همدانی
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۲

 

کندم همه شب ریش ز عشقت تا تو!

کافر شدی و نماند خونی با تو

اکنون که تو ریش می کنم من نکنم

یا من کنم این بیشه ناخوش یا تو

مجیرالدین بیلقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸۹

 

صد ساله ره است از طلب من تا تو

در بادیهٔ طلب من آیم یا تو

جانی به سه بوسه شرط کردم با تو

شرطی به غلط نرفت ها من، ها تو

خاقانی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۴۹ - داستان شاه کشمیر و دخترش و پری و چهار برادر زیرک

 

تنها ز همه جهان من و تنها تو

یا من به میان رسول بایم یا تو

خورشید نخواهم که برآید تا تو

تنها روی و سایه نیاید با تو

ظهیری سمرقندی
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۶۲

 

خواهی که مقیم و خوش شوی با ما تو

از سر بنه آن وسوسه و غوغا تو

آنگه تو چنان شوی که بودی با من

آنگاه چنان شوم که بودم با تو

مولانا
 
 
sunny dark_mode