گنجور

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۳

 

شبهای فراقت را، آخر سحری باشد

وین ناله شبها را، روزی اثری باشد

از دیده اگر آبی خواهیم به صد گریه

آبی ندهد ما را، کان بیجگری باشد

ما بی‌خبریم از دل، ای باد گذاری کن

[...]

سلمان ساوجی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۰ - مظفر کرمانی قُدِّسَ سِرُّه

 

در مرتبهٔ هستی پستی است زبردستی

افتادگی و پستی عالی گهری باشد

نبود عجب ار بر ما شد پیر مغان مشفق

با مغبچگان او را مهر پدری باشد

از دیدهٔ جسمانی گر آمده پنهانی

[...]

رضاقلی خان هدایت
 
 
sunny dark_mode