گنجور

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۱ - غزل خواندن مجنون نزد لیلی

 

افلاس‌خرانِ جان‌فروشیم

خز پاره‌کن و پلاس پوشیم

نظامی
 

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶

 

ناخورده شراب می‌خروشیم

بنگر چه کنیم؟ اگر بنوشیم

از بی‌خبری خبر نداریم

پس بیهده ما چه می‌خروشیم؟

تا چند پزیم دیگ سودا؟

[...]

عراقی
 

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۷

 

ناخورده شراب می‌خروشیم

خود تا چه کنیم؟ اگر بنوشیم

آنگاه شنو خروش مستان

این لحظه هنوز ما خموشیم

کو تابش می که پخته گردیم؟

[...]

عراقی
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۶۴

 

هر دم که ز باده تو نوشیم

بس روشن جان و تیزگوشیم

مولانا
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » مثنویات » شمارهٔ ۵

 

در دور فنا چو می بجوشیم

نوبت چو به ما رسد بنوشیم

نسیمی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۷

 

دیوانه و مست و باده نوشیم

پرورده ی دست می فروشیم

هم زیور ساعد جنونیم

هم ساعد آستین هوشیم

هم در صف زاهدان مسجد

[...]

نشاط اصفهانی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۷۶۱

 

ما ساک کوی می فروشیم

وز باده کشان درد نوشیم

بی ساقی و باده در سماعیم

بی مطرب و چنگ در خروشیم

لبریز چو ساغریم از راز

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱۶ - هدیۀ دوست

 

حالا بایست کم بنوشیم

کز سینه و قلب درخروشیم

ملک‌الشعرا بهار
 
 
sunny dark_mode