×
خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶
هر دل که غم تو داغ کردش
خون جگر آمد آب کردش
چون کوشم با غمت که گردون
کوشید و نبود هم نبردش
در درد فراق تو دل من
[...]
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۳ - انس مجنون با وحوش و سباع
هر دد که بدید سجده کردش
روزیدهِ خویشتن شمردش
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۵ - وفات مجنون بر روضه لیلی
دستاس فلک شکست خردش
چون خرد شکست باز بردش
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱۷ - شنیدن لیلی، آوازهای دف تزویج مجنون، و ازان حرارت سوخته شدن
کاغذ چو تمام شد، نوردش
از خون دو دیده مهر کردش
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۲۰ - عزیمت دوستان جانی سوی مجنون، و او را از دیو لاخ کوه، به افسون، در حلقهٔ مردمان در آوردن، و سایه گرفتن آواز درختان سایهدار، و چون باد سوی باغ دویدن، و آهنگ مرغان باغ کردن، و با بلبل گلبانگ زدن
یاری دو ز محرمان دردش
خونابه زدای روی زردش
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۷ - پوست پوشیدن مجنون و به میان گوسفندان لیلی درآمدن و به حوالی خیمه گاه وی رفتن
بالین ز کنار خویش کردش
وز چهره به گریه شست گردش