×
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹
آنرا که غمت ز در درآید
مقصود دو عالمش برآید
در پای تو هرکه کشته گردد
از کل زمانه بر سر آید
با رنج تو راحت دو عالم
[...]
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده
وآن دم که نفس به آخر آید
هم خطبهٔ نام تو سراید
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۲۶ - آه کردن مجنون از درونهٔ پرسوز، و این غزل دود اندود، از دودکش دهان، بیرون دادن
دل رفت که با غمت براید
تا زین دو کدام بر سر آید
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۱۰ - گرم شدن مجنون از سماع آوازه لیلی و آهنگ مقام او کردن و چون شکاریان سرگشته به پای خود روی به دام آوردن
الا غم آن که چون سرآید
این روز وصال و شب درآید
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۲۶ - پیغام فرستادن مجنون پیش پدر تا لیلی را برای وی خواستگاری کند و بردن پدر وی اعیان قبیله را به جهت کفایت این مقصود
چون سبزه به سلک او درآید
پیش نظر تو خوشتر آید
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۰ - میهمان شدن مجنون شخصی را و هم آواز شدن با مرغی که از جفت خود جدا افتاده بود و ناله و فریاد می کرد
زین نغمه غم که می سراید
ترسم جانم ز تن برآید
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۲ - رسانیدن قاصد نامه لیلی را به مجنون و خواندن وی آن نامه را
تا بو که کسی ز ره درآید
از دست وی آن غرض برآید
جامی » بهارستان » روضهٔ هفتم (در شعر و بیان شاعران) » بخش ۱۸ - خاقانی
وقت است که وقت در سرآید
سیلاب عدم به سر درآید
وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در هجو کیدی (یاری) شاعر نما
کیری که چو بر فلک بر آید
با صورت کهکشان سر آید
رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۲
خوش آنکه شب غمم سر آید
خورشید من از درم درآید
خوش آنکه ستاره ی مرادم
از مشرق آرزو برآید
خوش آنکه به محفل من از مهر
[...]