گنجور

مسعود سعد سلمان » توصیفات » روزهای هفته » شمارهٔ ۶ - جمعه

 

آدینه مزاج زهره دارد

چون آمد لهو و شادی آرد

ای زهره جمال باده درده

کامروزم باده به گوارد

بر یاد خدایگان عالم

[...]

مسعود سعد سلمان
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۱۴

 

خاقانی را مپرس کز غم

ایام چگونه می‌گذارد

وامی که ازین دو رنگ برداشت

از کیسهٔ عمر می‌گذارد

جوجو ستد آنچه دادش ایام

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۱۵ - در مدح مجد الدین افتخار الاسلام

 

با آینهٔ ضمیر مخدوم

خواهد که نفس زند نیارد

مجد الدین افتخار اسلام

که اسلام بدو تفاخر آرد

بحری است نهنگ سار کلکش

[...]

خاقانی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳ - برهان قاطع در حدوث آفرینش

 

بستانَد ازین بدان سپارد

گه مایه برد گهی بیارد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۳ - در صفت عشق مجنون

 

وانکس که نه جان به تو سپارد

آن به که ز غصه جان برآرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۴ - رفتن پدر مجنون به خواستاری لیلی

 

هر چشمه که آب لطف دارد

چون تشنه خورد به جان گوارد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۷ - پند دادن پدر مجنون را

 

هندو ز چه مغز پیل خارد؟

تا هندوستان به یاد نارد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۹ - آگاهی مجنون از شوهر کردن لیلی

 

جز نام تو بر زبان نیارد

غیر تو کس از جهان ندارد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۹ - آگاهی مجنون از شوهر کردن لیلی

 

کس عهد کسی چنین گذارد؟

کاو را نفسی به یاد نارد؟

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۵ - رسیدن نامهٔ لیلی به مجنون

 

بی من ورق که می‌شمارد

ایام چگونه می‌گذارد

نظامی
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۹

 

بیچاره کسی که می ندارد

غوره به سلف همی‌فشارد

بیچاره زمین که شوره باشد

وین ابر کرم بر او نبارد

باری دل من صبوح مستست

[...]

مولانا
 

سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۵۶

 

آن را که تو دست پیش داری

کس تیغ بلا زدن نیارد

ما را که تو بی‌گنه بکشتی

کس نیست که دست پیش دارد

سعدی
 

سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند

 

چشمی که نظر نگه ندارد

بس فتنه که با سر دل آرد

آهوی کمند زلف خوبان

خود را به هلاک می‌سپارد

فریاد ز دست نقش، فریاد

[...]

سعدی
 

سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۶۲

 

کاو فرض خدا نمی‌گزارد

از قرض تو نیز غم ندارد

سعدی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۳

 

یاری که خیال دوست دارد

عمری به خیال می گذارد

عالم چه بود به نزد عارف

نقشی که نگار می نگارد

هر دم نقشی برد ز عالم

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۴۴

 

پیوسته شکسته باش چون ما

کو کار شکستگان برآرد

مائیم و دل شکسته چون یار

پیوسته شکسته دوست دارد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۵۸

 

پیوسته شکسته باش چون ما

کو کار شکستگان برآرد

مائیم و دلی شکسته چون یار

پیوسته شکسته دوست دارد

شاه نعمت‌الله ولی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode