گنجور

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱

 

بخت این کند که رای تو با ما یکی شود

تا بشنود حسود و بر او ناوکی شود

خونم بریز و بر سر خاکم گذار کن

کاین رنج و سختیم همه پیش اندکی شود

آن را مسلم است تماشای نوبهار

[...]

سعدی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۰

 

خوابم چو با خیال جمالت یکی شود

بر دیده هرمژه زغمت ناوکی شود

آنرا که غوص لؤلؤئی اندر نظر بود

بحر محیط در نظرش اندکی شود

گو دیده دوبین بکند یار متحد

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 
 
sunny dark_mode