گنجور

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۵

 

گل را به دور روی تو کس بو نمی‌کند

بلبل به بوستان سخن او نمی‌کند

تا دیده باز یافت خیال قدت در آب

دل جست‌وجوی سرو لب جو نمی‌کند

شیرین‌لبی که دید دهان چو قند تو

[...]

کمال خجندی
 

شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸

 

یک گل ز باغ دوست، کسی بو نمی‌کند

تا هرچه غیر اوست، به یک سو نمی‌کند

روشن نمی‌شود ز رمد، چشم سالکی

تا از غبار میکده، دارو نمی‌کند

گفتم: ز شیخ صومعه، کارم شود درست

[...]

شیخ بهایی
 

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۷

 

دل ترک عشق آن بت دلجو نمی‌کند

من ترک عشق می‌کنم و او نمی‌کند

بر دیده‌ام نشین نفسی زآن که باغبان

بی‌سرو لذتی ز لب جو نمی‌کند

مایل به دیگران شود از منع من، بلی

[...]

ابوالحسن فراهانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۰۸

 

الفت به عاشقان سگ آن کو نمی‌کند

وحشت رَم از طبیعت آهو نمی‌کند

از پاکدامنان نکند حسن اجتناب

گل با صبا مضایقه در بو نمی‌کند

از سینه هر دلی که به بوی تو شد جدا

[...]

صائب تبریزی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۸

 

دل سجده جز بر آن خم ابرو نمیکند

زین قبله گه بجای دگر رو نمیکند

اینگونه رم که چشم تو کرد از من ضعیف

در صیدگه ز شیر نر آهو نمیکند

ای دل وفا مخواه ز خوبان که خوبرو

[...]

صغیر اصفهانی
 
 
sunny dark_mode