گنجور

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۷۹

 

ای مرغ جان طلب کن ازین آتشین قفس

راه برون شدن که تو را هم قفس نماند

زان دوستان خاصی که دیدید در دیار

دردا که در دیار وفا هیچ کس نماند

یاران نازنین همه رفتند و هیچ یک

[...]

سلمان ساوجی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۰

 

مشنو که بی تو ناله زارم هوس نماند

پر شد جهان ز ناله مجال نفس نماند

کس یک نظر ندید ترا کز تو چون گذشت

او را ز حسرت تو نظر باز پس نماند

تا بر سمند ناز بخوبی بر آمدی

[...]

اهلی شیرازی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۶

 

در دل باختلاط کسانم هوس نماند

یا بهر اختلاط درین دور کس نماند

بی داد بین کزین شکرستان دلفریب

طوطی رمید گرد شکر جز مگس نماند

بر باد رفت نرگس و نسرین این چمن

[...]

فضولی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » ترکیبات » در سوگواری حضرت حسین«ع»

 

زین العباد ماند و کسش همنفس نماند

در خیمه غیر پردگیان هیچ کس نماند

وحشی بافقی
 

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸

 

در سینه ای که عشق درآمد هوس نماند

در وادی یی که آتشی افتاد خس نماند

در سینه بود با تو نفس رشک داشتم

چندان کشیدم آه که دیگر نفس نماند

از هر طرف که می نگرم در مقابلی

[...]

ابوالحسن فراهانی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۱

 

رفتند اهل جود در ایام کس نماند

در بزم روزگار به غیر از مگس نماند

زد قفل باغبان به در باغ آرزو

ما را دگر به شاخ هوس دسترس نماند

رفت از دماغ گوشه نشینان حضور قلب

[...]

سیدای نسفی
 
 
sunny dark_mode