×
حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة العشرون - فی السکباج
آندم که چرخ را سوی من دسترس نبود
چشم بد سپهر حرون در سپس نبود
و اندر طواف بیهده در کوی کودکی
خوف اذای شحنه و بیم عسس نبود
وقتی که می چکید زلب شیر کودکی
[...]
حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة العشرون - فی السکباج
آندم که چرخ را سوی من دسترس نبود
چشم بد سپهر حرون در سپس نبود
محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۲
دردا که وصل یار به جز یک نفس نبود
یک جرعه از وصال چشیدیم و بس نبود
شد درد دل فزون که به عیسی دمی چنان
دل خستهای چنین دو نفس هم نفس نبود
بختم ز وصل یک دمه آن مرهمی که ساخت
[...]
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۸
تاجان دهم زرشک بمن سر گران شدی
با غیر مهربانیت ای شوخ بس نبود
آیا کدام دلشده دنبال محمل است
امشب که این اثر بفغان جرس نبود
دادیم از جفای تو داد فغان بسی
[...]