گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۶

 

دیوانه می‌شد از غم او گاه گاه دل

زان بستم اندر آن سر زلف سیاه دل

دل را درین حدیث ملامت نمی‌کنم

این جرم دیده بود،ندارد گناه دل

دل خسته‌ام ولی نتوان رفت هر نفس

[...]

اوحدی
 
 
sunny dark_mode