گنجور

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۲

 

گفتم ز صبر کار بسامان شود نشد

طالع بحکم و بخت به فرمان شود نشد

یا آنکه ترک او بجفا دل کند نکرد

یا آنکه اوز کرده پشیمان شود نشد

با جان ز دام کفر خط او رهد نرست

[...]

مشتاق اصفهانی
 

هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶

 

گفتم که چاره غم هجران شود نشد

در وصل یار مشکلم آسان شود نشد

یا از تب غمم شب هجران کشد نکشت

یا دردم از وصال تو درمان شود نشد

یا آن صنم مراد دل من دهد نداد

[...]

هاتف اصفهانی
 
 
sunny dark_mode