گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۱۲

 

از پختگی است گر نشد آواز ما بلند

کی از سپند سوخته گردد صدا بلند

از هر دوکون همت والای ما گذشت

تا گرد این خدنگ شود از کجا بلند

معراج اعتبار به قدر فتادگی است

[...]

صائب تبریزی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۲

 

تا قامتش به سیر چمن شد ز جا بلند

از برگ نخل را شده دست دعا بلند

ای چرخ کامرانی جاوید از آن تست

از بس فتاده ایم نشد آه ما بلند

یابد اگر زپاس نفس رتبه ای دلت

[...]

جویای تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵۶

 

گردی دگر نشد ز من نارسا بلند

هویی مگر چو نبض‌ کنم بیصدا بلند

بنیاد عجز و دعوی عزّت جنون‌کیست

مو، سربلند نیست شود تا کجا بلند

کم‌همّتی به ساز فراغم وفا نکرد

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵۷

 

یارب چه‌سان‌کنم به هوای دعا بلند

دستی‌ که نیست چون مژه جز بر قفا بلند

صد نیستان تهی شدم از خود ولی چه سود

هویی نکرد گردن از این‌کوچه‌ها بلند

عجزم رضا نداد به رعنایی کلاه

[...]

بیدل دهلوی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی » بند ۶۱

 

کوری نگر که روز به خون خدا بلند

دستی که بود شب به خدا در دعا بلند

صفایی جندقی
 

صامت بروجردی » کتاب التضمین و المصائب » شمارهٔ ۱۴ - و برای او علیه الرحمه

 

تا کی کنی عمارت و صحن و سرابلند

دیوار باغ و باغچه دل‌گشا بلند

خواهی شدن به دار فنا تا کجا بلند

گردد ز گنبد هرمان این صدا بلند

صامت بروجردی
 
 
sunny dark_mode