گنجور

همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۵۶

 

جان را به جای جانی جای تو کس نگیرد

مهر تو زنده ماند روزی که تن بمیرد

هر درد را علاجی بنوشته‌اند یارا

دردی که هست ما را درمان نمی‌پذیرد

ای دوستان ملامت کمتر کنید ما را

[...]

همام تبریزی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳

 

جز نقش صورتت دل، نقشی نمی‌پذیرد

تو جان نازنینی و ز جان نمی‌گزیرد

ما غرق آب و زاهد، دم می‌زند ز آتش

گو: دم مزن که این دم با ماش در نگیرد

پروانه‌وار خواهم، در پای شمع مردن

[...]

سلمان ساوجی
 
 
sunny dark_mode