گنجور

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰

 

دی در میان مستی خنجر کشیده برخاست

وز ما به جز محبت جرمی ندیده برخاست

چشم سیاه مستش آیا چه دیده باشد

کز کوی تیره بختان می‌ناچشیده برخاست

هم بر هوای بامش مرغ پریده بنشست

[...]

فروغی بسطامی
 
 
sunny dark_mode