گنجور

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱

 

خه‌خه به نام ایزد آن روی کیست یارب

آن سحر چشم و آن رخ آن زلف و خال و آن لب

در وصف حسن آن لب ناهید چنگ مطرب

بر چرخ حسن آن رخ خورشید برج کوکب

مسرور عیش او را این عیش عادتی غم

[...]

انوری
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۶

 

رغبت به عاشقان کن ای جان صدر غایب

بنشین میان مستان اینک مه و کواکب

آن روز پرعجایب وان محشر قیامت

گشته‌ست پیش حسنت مستغرق عجایب

چون طیبات خواندی بر طیبین فشاندی

[...]

مولانا
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۲

 

قندی‌ست آتشین‌رو، شمعی‌ست انگبین‌لب

ماه سپهرکسوت، مهر هلال‌غبغب

قطران مشک و خالش از مُشک و گل مُسَلسَل

کافور آب و خاکش از شیر و می مرکب

ترک جهان‌فروزش گنجی ز نیمروزش

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷۳

 

ای عقل ذوفنونان پیش تو طفل مکتب

از فیض بارگاهت لبریز دست مطلب

گویم پی دعایت تا صبح ز اول شب

ای عنصر تو مخلوق از کبریای مشرب

سیدای نسفی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۹۴

 

گفتی بلب رسانم از اشتیاق جانت

جان من است آن لب امشب بیار بر لب

از سرو و گل چو خواهی امشب که هست در بر

مهر وی سر و قامت مشکبوی سیم غبغب

از تاب جعد مویت وز آفتاب رویت

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مراثی » شمارهٔ ۱۸ - در تشکیل مجلس عزا و رثای بر جناب شهادت مآب حضرت سیدالشهدا

 

گوئی قتیل گشته است زین فرقه مهذب

شاهیکه بی سریرش جانها بود معذب

زینسان کزو جهانیست گریان ز صبح تا شب

تا برچه پایه افسرد زو کشت خاطراب

جیحون یزدی
 
 
sunny dark_mode