گنجور

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷ - در وصف صبوحی

 

هر که صبوحی کند با دل خرم بود

با دو لب مشکبوی، با دو رخ حور عین

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷ - در وصف صبوحی

 

پیش من آور نبید در قدح مشکبوی

تازه چو آب گلاب، پاک چو ماء معین

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷ - در وصف صبوحی

 

آمده در نعت باغ عنصری و عسجدی

و آمده اندر شراب آن صنم نازنین

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷ - در وصف صبوحی

 

آخته چنگ و چلب، ساخته چنگ و رباب

دیده به شکر لبان، گوش به شکر توین

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷ - در وصف صبوحی

 

گردان در پیش روی بابزن و گردنا

ساغرت اندر یسار، شاهدت اندر یمین

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷ - در وصف صبوحی

 

سوسن کافور بوی، گلبن گوهر فروش

وز مه اردیبهشت کرده بهشت برین

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷ - در وصف صبوحی

 

باد سحرگاهیان کرده بود تفرقه

خرمن در و عقیق بر همه روی زمین

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷ - در وصف صبوحی

 

در دهن لاله باد، ریخته و بیخته

بیخته مشک سیاه، ریخته در ثمین

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷ - در وصف صبوحی

 

گشت نگارین تذرو پنهان در کشتزار

همچو عروسی غریق در بن دریای چین

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷ - در وصف صبوحی

 

ماه نو منخسف در گلوی فاخته‌ست

طوطیکان با نوا، قمریکان با انین

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷ - در وصف صبوحی

 

لاله سوی جویبار لشکر بیرون زده‌ست

خیمهٔ او سبزگون، خرگه او آتشین

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷ - در وصف صبوحی

 

قمریک طوقدار گویی سر در زده‌ست

در شبه گون خاتمی، حلقهٔ او بی‌نگین

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷ - در وصف صبوحی

 

نسترن مشکبوی مشکفروش آمده‌ست

سیمش در گردنست، مشکش در آستین

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷ - در وصف صبوحی

 

شاخ گل مشکبوی زیر ذراعت کند

عنبرهای لطیف، گوهرهای گزین

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷ - در وصف صبوحی

 

خوبان نعره زنند بر دهن و کام تو

در لبشان سلسبیل در کفشان یاسمین

منوچهری
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴ - مدیح سیف الدوله محمود

 

آمد عید شریف فرخ و فرخنده باد

فیه کلوا و اشربوا یا ایها الصائمون

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴ - مدیح سیف الدوله محمود

 

زود شود این شگفت از بر ما ناپدید

روزه شد و عید باز از پسش آمد کنون

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴ - مدیح سیف الدوله محمود

 

آن شه با علم و حلم آن شه با عدل و داد

فاز لکل العلوم فاق جمیع الفنون

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴ - مدیح سیف الدوله محمود

 

خدمتش اصل جلال مدحتش اصل شرف

ای بخرد رهنمای وی به هنر رهنمون

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴ - مدیح سیف الدوله محمود

 

آنچه تو جویی ز چرخ و انچه تو خواهی ز دهر

لاشک فی انهم لابد فی ان یکون

مسعود سعد سلمان
 
 
۱
۲
۳
۷
sunny dark_mode