گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲۳

 

شبنم صبح از چمن آبله دل می‌رود

عیش عرق می‌کند خنده خجل می‌رود

مخمصهٔ زندگی فرصت ماکرد تنگ

عیش والم هیچ نیست عمر مخل می‌رود

زبن همه نشو و نما منفعل است اصل ما

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode