گنجور

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۱۳

 

خود غم دندان به که توانم گفتن؟

زرین گشتم برون سیمین دندان

رودکی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۷ - در مدح سلطان محمد بن محمود غزنوی

 

سوسن داری شکفته برمه روشن

بر مه روشن شکفته داری سوسن

ماهی گر ماه درقه دارد و شمشیر

سروی گر سرو درع پوشد و جوشن

سوزن سیمین شده ست و سوزن زرین

[...]

فرخی سیستانی
 

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۴

 

دیر بماندم در این سرای کهن من

تا کهنم کرد صحبت دی و بهمن

خسته ازانم که شست سال فزون است

تا به شبانروزها همی بروم من

ای به شبان خفته ظن مبر که بیاسود

[...]

ناصرخسرو
 

سعدی » گلستان » دیباچه

 

اول اردیبهشت ماه جلالی

بلبل گوینده بر منابر قضبان

سعدی
 

سعدی » گلستان » دیباچه

 

بر گل سرخ از نم اوفتاده لآلی

همچو عرق بر عذار شاهد غضبان

سعدی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۱۶

 

سرو قبا پوش من قباش بگردان

ای شده اسرار غیب پیش تو روشن

باز ز سیصد بگیر شست و نگه دار

تا شودت نام آن نگار معین

خواجوی کرمانی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ اول بنام امیر علیشیر » بخش ۲

 

از تو کجا چاک نیست سینه به ناخن

تا بنویسم بحشر شرح تغابن

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ اول بنام امیر علیشیر » بخش ۲

 

از تو کجا چاک نیست سینه به ناخن

تا بنویسم بحشر شرح تغابن

اهلی شیرازی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۸۷۹

 

نیمه شب ای برق آه من شرری زن

شعله ببالا و پست و خشک و تری زن

از تو چو پروانه شمع چهره نهان کرد

جهد کن و خویش را تو بر شرری زن

تا بکی ایجان به بند جسم اسیری

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵۲ - و له فی ا‌لمدیحه

 

دوش مرا تافت نور عقل به روزن

گفتمش ای از تو جان تاری روشن

ایدک الله ای سروش سبکروح

کز توگران‌جان من همارهٔ ریمن

وفقک الله ای کلیم گران‌قدر

[...]

قاآنی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مراثی » شمارهٔ ۱۷ - در منقبت شاه اولیا علی مرتضی و شهادت حضرت علی اصغر

 

شیر خدا آفتاب برج میامن

باب حکم پرده دار واجب و ممکن

مخزن اسرار هر چه ساری و ساکن

عرصه لاهوت راست ماه مهیمن

جیحون یزدی
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱ - مسمط در ستایش پروردگار

 

قلب معارف به داغ مهر تو محزن

امن تحلای تست وادی ایمن

طالب دیدار تست شیخ و بر همین

دیده جمال تو جلوه‌گر که به گلشن

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۲۸ - زبان حال زینب خاتون(ع)

 

شرح غم و محنت تو تا صف محشر

کرده دل انس و جان کباب حسین جان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۲۸ - زبان حال زینب خاتون(ع)

 

هر ستمی را که داشت دهر ستمگر

کرد برای تو انتخاب حسین جان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۲۸ - زبان حال زینب خاتون(ع)

 

غیر تو از بی‌کسی به وقت سواری

زن نگرفت از کسی رکاب حسین جان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۲۸ - زبان حال زینب خاتون(ع)

 

قطره آبی ز کوفیان طلبیدی

از چه ندادت کسی جواب حسین جان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۲۸ - زبان حال زینب خاتون(ع)

 

خود تو مگر سبط بوتراب نبودی

جای تو شد بر سر تراب حسین جان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۲۸ - زبان حال زینب خاتون(ع)

 

آه که شد قاسمت به وقت عروسی

بر کفش از خون خود خضاب حسین جان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۲۸ - زبان حال زینب خاتون(ع)

 

ناله لیلا ز رود رود ربوده است

از جگر سنگ صبر و تاب حسین جان

صامت بروجردی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode