گنجور

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸۹ - مادر می

 

مادر می را بکرد باید قربان

بچهٔ او را گرفت و کرد به زندان

بچهٔ او را ازو گرفت ندانی

تاش نکوبی نخست و زو نکشی جان

جز که نباشد حلال دور بکردن

[...]

رودکی
 

ابوالفضل بیهقی » تاریخ بیهقی » مجلد نهم » بخش ۳۸ - قصیدهٔ چهارم اسکافی

 

شاه چو بر کند دل ز بزم و گلستان‌

آسان آرد بچنگ مملکت آسان‌

وحشی چیزی است ملک و این زان دانم‌

کو نشود هیچگونه بسته بانسان‌

بندش‌ عدل است و چون بعدل ببندیش‌

[...]

ابوالفضل بیهقی
 

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۵۳

 

ای بزمین بر ، بزرگ سایۀ یزدان

ای ملک عادل ، ای مبارک سلطان

آنچه تو کردی ز پادشاهی و مردی

پور سیاوش نکرد و رستم دستان

روی تو نادیده ، هر که نام تو بشنید

[...]

ازرقی هروی
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

آنگه رزبانش را بخواند دهقان

دو پسر خویش را، دو پسر رزبان

هر یک داسی بیاورند یتیمان

برده به آتش درون و کرده به سوهان

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

بنشین در بزم بر سریر به ایوان

خرگه برتر زن از سرادق کیوان

در کن ز آهنگ رزم خصم زمیدان

درگذر این تیر دلشکاف ز سندان

منوچهری
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۵۸ - همورا ستوده است

 

تهنیت عید را چو سرو خرامان

از در خرپشته اندر آمد جانان

بو یا زلفش به بوی عنبر سارا

رنگین رویش به رنگ لاله نعمان

کرده به شانه دو تاه سیصد حلقه

[...]

مسعود سعد سلمان
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۱ - در مدح تمغاج خان

 

ملک مانند گوی بود بمیدان

آمده از هر گروه در خم چوگان

شاه بچوگان کوی ملک ربودن

کوی ز یال یلان ربود بمیدان

گوی ربایان بدشت معرکه دادند

[...]

سوزنی سمرقندی
 

کلیم » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۶ - تاریخ فتح بلخ و بدخشان

 

شکر خدا را که یک توجه اقبال

زد دو گل فتح تازه بر دوران

همچو خدنگی که بگذرد زدو نخجیر

گشت بیک دفعه فتح بلخ و بدخشان

شاهد این فتح را رسد ز نکویی

[...]

کلیم
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۶ - در ستایش مرحوم مبرو‌ر شجاع ا‌لسلطنه حسنعلی میرزا طاب‌الله ثراه می‌فرماید

 

ساقی در این هوای سرد زمستان

ساغر می را مکن دریغ ز مستان

سردی دی را نظاره‌کن که به مجمر

همچو یخ افسرده‌گشته آتش سوزان

شعلهٔ آتش جدا نگشته ز آتش

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۷ - و له فی المدیحة

 

صبح برآمد به ‌کوه مهر درخشان

چرخ تهی‌ گشت از کواکب رخشان

یوسف بیضا برآمد از چَه خاور

صبح زلیخا صفت درید گریبان

جادهٔ ظلمات شب رسیده به آخر

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۰۸

 

جنبش مژگان دلیل جنبش جانست

جنبش جان چیست پیک قدرت یزدان

کی بودش آگهی ز جذبهٔ قدرت

آنکه ندارد خبر ز جنبش مژگان

قاآنی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲۴ - در تهنیت عید صیام

 

باز زخردان گسست سلک بزرگان

جام میشان فتاد از تن گرگان

میکده گردید وقف عیش سترکان

یافت تبدل بفکر غمره ترکان

جیحون یزدی
 

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - آفتاب کشور خوبان

 

صبح چو مهر از درم درآمد جانان

ماه جبینش ز شام زلف نمایان

وه چه جبین آفتاب مطلع فجری

کامده از ذره کمترش مه تابان

پا به گل از حسرت قدش قد طوبی

[...]

افسر کرمانی
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱ - مسمط در ستایش پروردگار

 

آنچه که مرعی بود به کشور امکان

وانچه نهان است از تصور اعیان

جمله در اوصاف ذات تست ثناخوان

از غم سودای تست گشته پریشان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱ - مسمط در ستایش پروردگار

 

این منم آن مستمند عاصی حیران

صدرنشین سر بر غفلت عصیان

منحرف از راه و رسم مذهب و ایمان

دل به تو مشغول گشته نفس به شیطان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱۸ - در مدح ثامن الائمه علیهم‌السلام

 

تاج تبارک نهاد مرغ سلیمان

کبک چو در اج در ترانه و افغان

قمری افسرده در چین چو هزاران

بر سر سرو سهی به نغمه والحان

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱۸ - در مدح ثامن الائمه علیهم‌السلام

 

خسرو بطحا خدیو خطه امکان

شاه مدینه پناه ملک خراسان

آنکه به جای کلام ایزد منان

همره او بوده هر چه موسی عمران

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱۸ - در مدح ثامن الائمه علیهم‌السلام

 

خواهر زارت بسر نبود به دوران

در دم مرگ تو ای غریب خاک خراسان

تا نگرد حال تو به دیده گریان

زین طرف و آن طرف تنت شده غلطان

صامت بروجردی
 

غبار همدانی » غزلیات » شمارهٔ ۷۰

 

تا نکند درد رخنه در دل انسان

راه نیابد در او محبت جانان

تا نزنی عقده بر سلاسل گیسو

جمع نبینی دل هزار پریشان

شرم کن آخر ز توبه های شکسته

[...]

غبار همدانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۷

 

در دل ویران خیال رای تو مهمان

خانه مور است و بارگاه سلیمان

شمع بپروانه آتشین سخنی گفت

قصه ابطال بود عشق سلامان

پر مگس بود و عکس صورت سیمرغ

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode