خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۳
ماه فرو رفت و آفتاب برآمد
شاهد سرمست من ز خواب برآمد
نرگس مستانه چون ز خواب برانگیخت
ولوله از جان شیخ و شاب برآمد
پیش جمالش زرشک ماه فروشد
[...]
جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۹۵
شب چو به سر رفت و آفتاب برآمد
بخت سرآسیمه ام ز خواب برآمد
مه چو نهان شد درآمد از در من دوست
ماه فرو رفت و آفتاب برآمد
طرّه عنبرشکن به دست صبا داد
[...]
قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۴
باز، ز خم باده های ناب بر آمد
ناله زار از دل رباب بر آمد
بست نقابی بر آن جمال دل افروز
نور جمالش از آن نقاب بر آمد
هستی ما بدحجاب راه،چو برخاست
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۰۲
غنچه مستور از نقاب برآمد
گل ز پریخانه حجاب برآمد
برخوری از عمر کز نظاره رویت
عمرسبکسیراز شتاب برآمد
از غم روی که آه سردسحرگاه
[...]
آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۶
نیمه شب آن مه چو از حجاب برآمد
عقل گمان کرد کآفتاب برآمد
کاوش مژگان چنان به سینه اثر کرد
کز گل قبرم پر عقاب برآمد
تا که گریزند مهر و ماه چو خفاش
[...]
وحدت کرمانشاهی » غزلیات » شمارهٔ ۳۰
ترک من از خانه بیحجاب برآمد
ماه صفت از دل سحاب برآمد
عاقبتم شد وصال دوست میسر
دیده بختم دگر ز خواب برآمد
عشق ندانم چه حالت است که از وی
[...]