گنجور

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۸

 

دل خود را هنوز اندر تمنای تو می‌بینم

که میمیرم چو ماهی را به سیمای تو می‌بینم

نسیم آشنائی لرزه می‌اندازدم بر تن

چو سروی را به لطف قد رعنای تو می‌بینم

به شکلت دیده‌ام شوخی و خواهد کشتنم گویا

[...]

محتشم کاشانی
 
 
sunny dark_mode