گنجور

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷

 

من رنجور را یک دم نپرسد یار چتوان کرد؟

نگوید: چون شد آخر آن دل بیمار چتوان کرد؟

تنم از رنج بگدازد، دلم از غم به جان آرد

چنین است، ای مسلمانان مرا غمخوار چتوان کرد؟

ز داروخانهٔ لطفش چو دارو جان نمی‌یابد

[...]

عراقی
 
 
sunny dark_mode