گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۲

 

به میدان وفا یارم چنان آمد که من خواهم

ز دیوان هواکارم چنان آمد که من خواهم

ز دفتر فال امیدم چنان آمد که من جستم

ز قرعه نقش پندارم چنان آمد که من خواهم

مرا یاران سپاس ایزد کنند امروز کز طالع

[...]

خاقانی
 
 
sunny dark_mode