گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸

 

ز باغ عافیت بوئی ندارم

که دل گم گشت و دل‌جویی ندارم

بنالم کآرزوبخشی ندیدم

بگریم کآشنارویی ندارم

برانم بازوی خون از رگ چشم

[...]

خاقانی
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

کنون جز صبر، من رویی ندارم

ز صبر ارچه سر مویی ندارم

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۶۰ - در صفت موی

 

چو موی، اینکار را رویی ندارم

که زور بازوی مویی ندارم

عطار
 
 
sunny dark_mode