گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس

 

کند نفرین بر آن سال و مه شوم

که دوری دادش از آرام و از بوم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۱ - آگاه شدن شاه موبد از کار ویس و رامین

 

که چونین روسپی خیزد از آن بوم

ز بی شرمی و شوخی بر جهان شوم

فخرالدین اسعد گرگانی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰ - در مدح شاه مظفرالدین قزل ارسلان

 

نگینش گر نهد یک نقش بر موم

خراج از چین ستاند جزیت از روم

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱ - در پژوهش این کتاب

 

ز تاریخ کهن‌سالان آن بوم

مرا این گنج‌نامه گشت معلوم

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین

 

مَزن شمشیر بر شیرینِ مظلوم

تو را آن بس که راندی نیزه بر روم

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد

 

به پیشه دست بوسندش همه روم

به تیشه سنگ خارا را کند موم

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد

 

چنان از هم درید اندام آن بوم

که می‌شد زیر زخمش سنگ چون موم

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۵ - شنیدن خسرو از اوصاف شِکر خانمِ اسپهانی (اصفهانی)

 

فرود آمد به نزهت‌گاه آن بوم

سوادی دید بیش از کشور روم

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۶ - تنها ماندن شیرین و زاری کردن وی

 

به آب دیدهٔ طفلان محروم

به سوز سینهٔ پیران مظلوم

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۹ - پاسخ دادن شیرین خسرو را

 

مزن شمشیر بر شیرین مظلوم

تو را آن بس که بردی نیزه در روم

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۲ - پاسخ خسرو شیرین را

 

همه دانندگان را هست معلوم

که باشد مستحق پیوسته محروم

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰۹ - گفتن چهل قصه از کلیله و دمنه با چهل نکته

 

رها کن کاین حمال محروم

نسازد با خرد چون زاغ با بوم

نظامی
 

عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در فضیلت فاروق رضی الله عنه

 

چو آهن گشت از صلبی او موم

گشاده کرد قفل رومی روم

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش چهارم » (۱) حکایت سرپاتک هندی

 

حکیمش گفت هست از نفس معلوم

که مار‌ست و سگ‌ست و خوک آن شوم

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش پنجم » (۳) مناظرۀ عیسی علیه السلام با دنیا

 

چو حرفی چند گفت آن پاکِ معصوم

بگردانید روی از دنیی شوم

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۱۰) حکایت ابلیس

 

کسی پرسید از ابلیس کای شوم

چو ملعونی خویشت گشت معلوم

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۸) حکایت بزرجمهر با انوشیروان

 

معمایی فرستادند از روم

که گر آنجا کنند این راز معلوم

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش شانزدهم » (۱) حکایت پسر هارون الرشید

 

چو سنگ از مرگ خواهد گشت چون موم

بباید کرد زود این حال معلوم

عطار
 
 
۱
۲
۳
۷
sunny dark_mode