گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

چو دانش جوید و دانش پسندد

بیاموزد پس آن را کار بندد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى

 

خرد کردار چونین کی پسندد

روا باشد که هر کس بر تو خندد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۰ - رسیدن ویس و رامین به هم

 

نه جز بر روی ویسه مهر بندد

نه کس را دوست گیرد نه پسندد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۱ - آگاه شدن شاه موبد از کار ویس و رامین

 

گرم ویرو بسوزد یا ببندد

پسندم هر چه او بر من پسندد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۶ - مویه کردن شهرو پیش موبد

 

بهار امسال نیکوتر بخندد

که شرم ویس بر وی ره نبندد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۴ - نامه نوشتن ویس به پیش رامین

 

چرا مردم دل اندر مهر بندد

چرا این بد به جان خود پسندد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز

 

که استادی که در چین نقش بندد

پسندیده بود هرچ او پسندد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۶ - اندرز و سوگند دادن مهین‌بانو شیرین را

 

دلش چون ز‌آن همه گل‌ها بخندد

چه گويی در گُلی چون مهر بندد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۰ - افسانه‌سرایی ده دختر

 

گَهی گفت ای قدح شب رخت بندد

تو بگری تلخ تا شیرین بخندد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۵ - نالیدن شیرین در جدایی خسرو

 

نروید هیچ تخمی تا نگندد

نه کاری برگشاید تا نبندد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۶ - وصیت کردن مهین‌بانو شیرین را

 

چو گل‌بن هر چه بگذاری بخندد

چو خوردی گر شکر باشد بگندد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۱ - صفت شیرویه و انجام کار خسرو

 

کسی کاو دل بر این گلزار بندد

چو گل زان بیشتر گرید که خندد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۹ - اندرز و ختم کتاب

 

لبادت را چنان بر گاو بندد

که چشمی گرید و چشمیت خندد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۲۰ - طلب کردن طغرل شاه حکیم نظامی را

 

از آن بذله که رضوانش پسندد

زبانی گر به گوش آرد بخندد

نظامی
 

عطار » اسرارنامه » بخش نهم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل

 

کسی کاو داند و کارش نبندد

بر او بگری که او بر خویش خندد

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش دهم » بخش ۶ - الحکایه و التمثیل

 

جهان پیشت چو برقی باز خندد

وزان پس پیش برقت باز بندد

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش هجدهم » بخش ۱ - المقاله الثامنه عشر

 

زمانی لب زخندیدن ببندد

بصد لب یک زمان دیگر بخندد

عطار
 

عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۲ - در نعت حضرت سید المرسلین(ص)

 

کسی کاهل سخن نبود بخندد

ز تو هر کس سخن را کی پسندد

عطار
 
 
۱
۲
sunny dark_mode