×
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۷۲ - شکایت از فلک پر نکایت که اژدهاوار گرد عالمیان حلقه کرده و همه را به دایره تصرف خود درآورده بر یکی زخم زند و بر دیگری زهر افکند نه هیچ از دست رفته را با وی دست ستیز و نه هیچ از پای افتاده را از وی پای گریز
نیی واقف که دیگر عالمی هست
کز آنجا خاست گر بیش و کمی هست
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۵۶ - پاسخ دادن خسرو، شیرین را
چه درویش و چه سلطان تا دمی هست
به قدر خویش هر یک را غمی هست
اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۴۷ - گدای جلوه رفتی بر سر طور
گدای جلوه رفتی بر سر طور
که جان تو ز خود نامحرمی هست
قدم در جستجوی آدمی زن
خدا هم در تلاش آدمی هست
اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۸۵ - نهان در سینهٔ ما عالمی هست
نهان در سینهٔ ما عالمی هست
بخاک ما دلی در دل غمی هست
از آن صهبا که جان ما بر افروخت
هنوز اندر سبوی ما نمی هست
اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۱۳۱ - درین عالم بهشت خرمی هست
درین عالم بهشت خرمی هست
بشاخ او ز اشک من نمی هست
نصیب او هنوز آن های و هو نیست
که او در انتظار آدمی هست
اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۲۱۲ - بخاک ما دلی ، در دل غمی هست
بخاک ما دلی ، در دل غمی هست
هنوز این کهنه شاخی را نمی هست
به افسون هنرن چشمه بگشای
درون هر مسلمان زمزمی هست