عطار » الهی نامه » بخش نوزدهم » (۱۱) حکایت ابرهیم علیه السلام
بهشتی گشت دوزخ از دل او
زهی خِلّت که آمد حاصل او
عطار » خسرونامه » بخش ۲ - در نعت سیدالمرسلین خاتم النبیین صلی اللّه علیه و آله و سلم
مزین کرد آن طشت از دل او
چنانک آن طاق ازرق از گل او
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
بمانده بی کلیدی مشکل او
جگر تفته ز ره رفته دل او
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
نهادی گنج خود اندر دل او
دمیده از دم خود در گل او
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۵ - جواب دادن منصور شبلی را
چو من واصل شود در جزو و کل او
کشد چون من بکلی عین ذل او
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۱ - در عین العیان توحید گوید
از آن جام است خورده در ازل او
که هرگز می نه بیند بی خلل او
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۳ - در صفت ره یافتن و می عشق خوردن و جانان دیدن به تحقیق گوید
کند این را قبول از جان و دل او
نگردد عاقبت اینجا خجل او
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۹ - در دعا کردن آدم در حضرت حق مر فرزندان را و شفیع آوردن پیغامبر علیه السّلام
بهر جائی که میخواهد دل او
همی بر با مرادش حاصل او
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۱ - در نمودار سرّ اعیان کل فرماید
حسد دارد بسی در جان و دل او
از آن گشته است اینجاگه خجل او
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۵ - در طلب دوست و اعیان کل و گنج حققی یافتن و اسرار امیرالمؤمنین علی کرّم اللّه وجهه در جاة گفتن فرماید
نهاده عاشق آسا جان و دل او
بکف تا مینگردد هم خجل او
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۸ - در جواب دادن اکّافی قدّس سره هاتف غیب و اسرارهای نهانی یافتن فرماید
اناالحق میزند اندر دل او
گشادست اندر اینجا مشکل او
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۱۶ - در صفت و نسب زلیخا که مغرب از طلوع آفتاب جمالش مشرق گشته بود بلکه به هزار درجه از آن گذشته
همه اسباب شاهی حاصل او
نمانده آرزویی در دل او
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۵۸ - در پشیمان شدن زلیخا از فرستادن یوسف علیه السلام به زندان و فریاد و زاری کردن بر مفارقت وی
به تنگ آمد در آن زندان دل او
یکی صد شد ز هجران مشکل او
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۲۱ - گفتار اندر گفت و شنید غلامان شیرین با فرهاد و بردن او را به نزد شیرین مه جبین
وفا تخمیست رسته از گل او
فراموشی نمیداند دل او
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۱۲ - حسینی قزوینی
نداند کس نشان و منزل او
برونست از دو عالم محفل او
اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۷۵ - دگر پاکیزه کن آب و گل او
دگر پاکیزه کن آب و گل او
جهانی آفرین اندر دل او
هوا تیز و بدامانش دو صد چاک
بیندیش از چراغ بسمل او