گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

زمین را نیست با لطف آشنایی

که تا بر وی بماند روشنایی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس

 

ترا از بخت خواهم روشنایی

مرا با بخت نیکت آشنایی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۲ - پاسخ دادن ویس موبد را

 

فتاد اندر دل من روشنایی

خرد از جان من جست آشنایی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۹ - نامهٔ نهم در شرح زارى نمودن

 

ازو خواهم نه از تو روشنایی

وزو جویم نه از تو آشنایی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۶۸

 

عزیزان از غم و درد جدایی

به چشمانم نمانده روشنائی

بدرد غربت و هجرم گرفتار

نه یار و همدمی نه آشنائی

باباطاهر
 

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۳۶۳

 

عزیزون از غم و درد جدایی

به چشمونم نمانده روشنایی

گرفتارم به‌دام غربت و درد

نه یار و همدمی نه آشنایی

باباطاهر
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۰ - افسانه‌سرایی ده دختر

 

به ما چشمی دگر کرد آشنایی

دو بِه بیند ز چشمی روشنایی

نظامی
 

عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » بسم الله الرحمن الرحیم

 

کرامت دادیش در آشنائی

ز نورت یافت اینجا روشنائی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش سوم » (۶) حکایت یوسف و ابن یامین علیهما السلام

 

دل تو گر ندارد آشنائی

نگیرد هیچ کارت روشنائی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش نهم » (۱۰) حکایت آتش و سوخته

 

مرا تو سوختی در روشنائی

کنون گوئی نداری آشنائی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش یازدهم » (۱۳) حکایت حسن بصری و شمعون

 

بتافت از پرده صبح آشنائی

چو شمعی یافت شمعون روشنائی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیستم » (۴) حکایت اردشیر و موبد و پسر شاپور

 

وگر یک ذرّه یابد آشنائی

ز خورشیدش بود صد روشنائی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیستم » (۵) حکایت ایاز و درد چشم او

 

که آن یک ذرّه نور آشنائی

چو صد خورشید دارد روشنائی

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ

 

چو یافت این طاق ازرق روشنایی

پدید آمد نشان آشنایی

عطار
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode