×
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را
مرا گوید به آتش بر گذر کن
جهان را از تن پاکت خبر کن
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۵
غلاما خیز و ساقی را خبر کن
که جیش شب گذشت و باده در کن
چو مستان خفته انداز بادهٔ شام
صبوحی لعلشان صبح و سحر کن
به باغ صبح در هنگام نوروز
[...]
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۶
غریب و عاشقم بر من نظر کن
به نزد عاشقان یک شب گذر کن
ببین آن روی زرد و چشم گریان
ز بد عهدی دل خود را خبر کن
ترا رخصت که داد ای مهر پرور
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز
مگو شکر، حکایت مختصر کن
چو گفتی سوی خوزستان گذر کن
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۴ - پاسخ دادن خسرو شیرین را
اگر خواهی حسابم را دگر کن
ره نزدیک را نزدیکتر کن
عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در معراج حضرت رسالت علیه الصلوة والسلام
ازین تاریکدان خیز و گذر کن
بدار الملک ربّانی سفر کن
عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او
الا ای باد شبگیری گذر کن
ز من آن ترک یغما را خبر کن
عطار » الهی نامه » بخش پایانی » (۹) حکایت شبلی با ابلیس در عرفات
زجُرم و ناکسی من گذر کن
بفضلت در من ناکس نظر کن
عطار » اسرارنامه » بخش دوم » بخش ۲ - در صفت معراج رسول صلی الله علیه و سلم
که ای مهتر ازین زندان گذر کن
بدارالملک روحانی سفر کن
عطار » خسرونامه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم
ترا دشمن تویی از خودحذر کن
اگر خاکیست در کان تو زر کن
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
تو شکّر من نی خشکم نظر کن
بیا و دست با من در کمر کن