فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶ - گفتار اندر ستایش عمید ابو الفتح مظفر
امل گوید که آمد رهبر من
اجل گوید که آمد خنجر من
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷ - برون آمدن سلطان از اصفهان و داستان گویندهء کتاب
چو زین درگه نشیند گَرد بر من
زند بختم به گِردِ ماه خرمن
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۷ - اندر باز آمدن دایه به نزدیک رامین به باغ
سپاس جاودان باشدت بر من
که آهرمن نیابد راه در من
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۶ - پاسخ فرستادن ویرو پیش موبد
چو باشد بانوی تو خواهر من
چه باشد گر نشیند هم بر من
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۶ - پاسخ فرستادن ویرو پیش موبد
دگر طعنه زدی بر گوهر من
که بهتر بد ز بابم مادر من
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۳ - زارى کردن ویس از رفتن رامین
نگارا تا تو بودی در بر من
به نوشین خواب خوش بد بستر من
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۶ - مویه کردن شهرو پیش موبد
چرا تیره نباشد اختر من
که در خاک است ریزان گوهر من
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۸ - آگاهى یافتن موبد از رامین و رفتن او در باغ
ز نسرین بود و سوسن بستر من
جهان افروز رامین در بر من
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۴ - گفتن رفیدا حال رامین با گل
قضا چهنوشت گویی بر سر من
چه خواهد کرد با من اختر من
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز
به تابستان شود بر کوه ارمن
خرامد گل به گل خرمن به خرمن
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین
ز باغ روم گل داری به خرمن
مکن تاراج تخت و تاج ارمن
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین
در این آتش که عشق افروخت بر من
دریغا عشق خواهد، سوخت خرمن
عطار » الهی نامه » بخش چهارم » (۲) حکایت وزیر که پسر صاحب جمال داشت
که میگردید عمری در سر من
که یک دم این پسر آید بر من
عطار » الهی نامه » بخش نهم » (۲) حکایت بهلول و گورستان
گه این گفتی سرای و منظر من
گه آن گفتی که اسباب و زر من
عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۸ - الحکایه و التمثیل
بپرسیدم در آن دم از پدر من
که چونی؟ گفت چونم ای پسر من ؟
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
چه کرد این دل که خون شد در بر من
که این از چشم آمد بر سر من
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
در افتاد از فراقت سوز در من
فرو شد زارزویت روز بر من
عطار » خسرونامه » بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز
کسی را نیز نفرستد بر من
که بر من بسته خواهد شد در من