فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۱ - آگاهى یافتن موبد از قیصر روم و رفتن به جنگ
ز بدراهی نهادی دیگر آورد
به خودکامی سر از چنبر برآورد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس
وفا کِشتم مرا شادی بر آورد
مه تابان به مهرم سر درآورد
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز
چو کار از دست شد دستی بر آورد
صبوری را به سرپایی در آورد
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۲ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار سوم
چو روز از دامن شب سر برآورد
زمانه تاج زرین بر سر آورد
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۴ - گریختن خسرو از بهرام چوبین
چنین تا خصم لشگر در سر آورد
رعیت دست استیلا بر آورد
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۱ - شفاعت کردن خسرو پیش مریم از شیرین
چو بَدر از جِیب گردون سر برآورد
زمین عطف هلالی بر سر آورد
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۹ - پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو
ز رود آواز موزون او برآورد
غنا را رسم تقطیع او درآورد
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۱ - سرود گفتن باربد از زبان خسرو
مگر سروی ز طارم سر برآورد
که ما را سربلندی بر سر آورد
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۳ - جان دادن شیرین در دخمه خسرو
چو صبح از خواب نوشین سر برآورد
هلاک جان شیرین بر سر آورد
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۸ - معراج پیغمبر
به هر عضوی تنش رقصی در آورد
ز هر مویی دلش چشمی بر آورد
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۴
چو طوطی خط او پر بر آورد
جهان حسن در زیر پر آورد
به خوش رنگی رخش عالم برافروخت
ز سرسبزی خطش رنگی بر آورد
لب چون لعلش از چشمم گهر ریخت
[...]
عطار » الهی نامه » بخش هجدهم » (۸) حکایت شیخ علی رودباری
دوید آن صوفی و او را درآورد
برای خشک کردن میزر آورد
عطار » خسرونامه » بخش ۶۳ - آگاهی یافتن شاپور از آمدن فرّخ و گلرخ و گرفتاری گل و گریختن فرّخ
چنان آهی ز سوز دل برآورد
که با شاپور روز دل سرآورد
عطار » خسرونامه » بخش ۶۷ - باز رفتن بسر قصّه
چو شکّر خورد و تنگش در بر آورد
فلک دست از تحیّر برسر آورد
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۲۶ - در بیان مواظبت بریاضت و چهار اربعین و کیفیت آن
تن اندر راه دین باید در آورد
چهارت اربعین باید سر آورد
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۲۷ - در دستور اربعین اول فرماید
در آن مدت که آن خواهی برآورد
بکم خوردن ترا باید سرآورد
سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹
عذارت خط به بخت ما درآورد
سیه بختی است ما را ما درآورد
عذرات بود بر حسن تو شاهد
جمالت رفت و خطی دیگر آورد
چو زلفت پای در دامن کشیدست
[...]
سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۱۹ - آگاهی فغفور شاه از حال جمشید
چو صبح از جیب گردون سر برآورد
زمانه چتر گردون بر سر آورد