نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳ - در استدلال نظر و توفیق شناخت
مبین در نقش گردون کان خیال است
گشودن بند این مشکل محال است
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار
حکایت کرد کهاختر در وبال است
ملک را با تو قصد گوشمال است
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۷ - نامه نبشتن پیغمبر به خسرو
به ترکیبی کز این سان پایمال است
خداوندی طلب کردن محال است
عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ
گرت از من برای آن ملال است
که تا ترک تو گویم، این محال است
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۲۴ - در توحید و در بیان آنکه باب توبه نبندد که موجب ختم ولایت نباشد
کسی کو غیر ازین بیند خیال است
وگر گویند ایشان را وبال است
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳ - در معراج حضرت خاتم صلی الله علیه و آله
شب امشب ترا عین وصال است
وز آن حضرت تجلی جلال است
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۸ - در بیخودی و مستی و کشف ذات فرماید
میی درکش که آنجا گه حلال است
از آن منصور در عین وصال است
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۳ - در حقیقت سرّ منصور و دریافتن اعیان گوید
کمالت برتر از حد کمال است
ترا اینجا بجانانت وصال است
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۸ - در کشف اسرار و توحید کل گوید
ولیکن ایندگر اسرار حال است
کسی داند که در عین وصال است
عطار » مظهر » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
مرا گنج معانی بی زوال است
تو را سرّ معانی قیل و قال است
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
حقیقت آخر آن دم وصال است
در آن دم عاشقان دید جمال است
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
ببام دیر اکنون در وصال است
که کلّی در تجلّی جلال است
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷۱ - عرض صحیفهٔ طولانی نصیحت، پیش ضمیر ملهم سلطان، که نسخهایست صحیح از لوح محفوظ حفظ الله تعالی عن التلویح السو
کسی کاو مملکت را بد سگال است
بکش، کان خون، بی حرمت حلال است
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷۳ - در سبب نظم این جواهر که زمرد وصف خضر خان واسطهٔ عقد اوست
زبان هند هم تازی مثال است
که آمیزش در انجا کم مجال است
شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۲ - سبب نظم کتاب
دویی ثابت شد آنگه این محال است
چه جای اتصال و انفصال است
شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۵ - تمثیل در بیان سر پنهانی حق در عین پیدایی
چو اَکمه بینصیب از هر کمال است
کسی کو را طریقِ اعتزال است
شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۹ - قاعده در شناخت عوالم پنهان و شرایط عروج بدان عوالم
تو در خوابی و این دیدن خیال است
هر آنچه دیدهای از وی مثال است
شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۳۱ - قاعده در بطلان حلول و اتحاد
حلول و اتحاد اینجا محال است
که در وحدت دویی عین ضلال است