گنجور

عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۷) حکایت پسر ماه روی با درویش صاحب نظر

 

چو نام او بود خون خوارهٔ تو

کند بر خون تو نظّارهٔ تو

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۱۸) حکایت سلطان محمود با ایاز

 

اگر خاکی شود بیچارهٔ تو

بود آن خاک هم خون خوارهٔ تو

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۹ - گفتار در رخصت دادن دایه گلرخ را در عشق هرمز و حیله ساختن

 

تو خود گفتی بسازم چارهٔ تو

ببخشم بر دل غمخوارهٔ تو

عطار
 

اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۷۲ - تو خورشیدی و من سیارهٔ تو

 

تو خورشیدی و من سیارهٔ تو

سراپا نورم از نظارهٔ تو

ز آغوش تو دورم ناتمامم

تو قرآنی و من سی پارهٔ تو

اقبال لاهوری
 
 
sunny dark_mode