گنجور

عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۲) حکایت نمرود

 

که تا تو خویش را بر کار بینی

اگردر خرقهٔ زنّار بینی

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۶ - از سر گرفتن قصّه

 

کجایی خسروا تا یار بینی

بیا ای بیخبر تا کار بینی

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۱۸

 

درین کشتی درآ تا یار بینی

هزاران معنی اسرار بینی

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۶ - در حقایق و توحید کل فرماید

 

ترا زیبد که جمله یار بینی

که اینجا دیده و دیدار بینی

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۴ - در آنچه شریعت و حقیقت مراد یکی است

 

بتقوی و بپاکی یار بینی

تو بادلدار جان پندار بینی

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۹ - در هدایت یافتن در شریعت فرماید

 

اگر امروز اینجا یار بینی

تو بیشک جاودان دیدار بینی

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۵ - جواب دادن منصور شبلی را

 

اگر اینجا تو اصل کار بینی

یکی اندر یکی دلدار بینی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۲ - در صفت جان و اثبات توحید کل فرماید

 

یکی باشد بهشت و ناربینی

نمود دوست بی اغیار بینی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

اگر کافر شوی اسرار بینی

اگرچه با بُتی زنّار بینی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۱ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید

 

نظر کن دیده را تا یار بینی

حقیقت در اعیان اسرار بینی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید

 

ز لا مگذر اگر اسرار بینی

تو از لا نقطه و پرگار بینی

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۷ - سؤال کردن در علم تفسیر فرماید رحمةاللّه

 

بهردم صد هزار اسرار بینی

پس از آن گاه کل دیدار بینی

عطار
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » اشعار و قطعات پراکندهٔ دیگر » شمارهٔ ۱۰

 

به شب چندان خور ای جان بادهٔ ناب

که راهی وا در و دیوار بینی

نه چندانی که چون تا کاهی از خواب

درآیی ... خود چار بینی

اوحدالدین کرمانی
 

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۵

 

بیا، تا بیدلان را زار بینی

روان خستگان افگار بینی

تن درماندگان رنجور یابی

دل بیچارگان بیمار بینی

به کوی عاشقان خود گذر کن

[...]

عراقی
 
 
sunny dark_mode