گنجور

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۹۱ - در هجای شهابی

 

مرا شهابی گر هجو کرد صد خروار

نیافت خواهد پاسخ ز لفظ من تنگی

دراز کاری دارم که هر سگی را من

بهر خروشی خواهم همی زدن سنگی

سنایی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۲ - مدح امیر فخرالدین زنگی از امرای سلطان محمد سلجوقی

 

شها، ز چشمه تیغ تو چرخ نیرنگی

بشست دامن دوران بآب یکرنگی

جهان رو به دستان، چه سک بود که کند

بعهد تو ز درون خیری و برون رنگی

فلک، حمایل تدویر کهگشان در بر

[...]

اثیر اخسیکتی
 

سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۱۰۴

 

چو حق معاینه دانی که می بباید داد

به لطف به که به جنگاوری به دلتنگی

خراج اگر نگزارد کسی به طیبت نفس

به قهر از او بستانند و مزد سرهنگی

سعدی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۴۶

 

دل مرا چو هوس کرد قلیه زنگی

برنج گشت پریشان زعین بی ننگی

خوش است صحنک حلوای تر به نیم شبان

به نان میده اگر آدمی بود بنگی

مگر که دختر ترکی است بکسمات این دم

[...]

صوفی محمد هروی
 

جامی » بهارستان » روضهٔ دوم (در ذکر حکمت حکما) » بخش ۱۷

 

به عدل کوش که چون صبح آن طلوع کند

فروغ آن برود تا هزار فرسنگی

ظلام ظلم چو ظاهر شود برآرد پر

جهان ز تیرگی و تلخ عیشی و تنگی

جامی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۷۰

 

گذشت عمر و تو مست شراب گلرنگی

دمید صبح و تو چون سبزه در ته سنگی

دید پرده گوش فلک ز ناله صور

همان تو گوش بر آواز نغمه چنگی

به پرتوی و نسیمی ز هم فرو ریزی

[...]

صائب تبریزی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱ - کتاب الروایات(والمصائب)

 

پی اذیت وی ساخت تازه نیرنگی

ببرد دست بریده به جانب سنگی

صامت بروجردی
 
 
sunny dark_mode