×
حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۱ - ترکیب بند - فی مدح ملک نصرة الدین یحیی سلطان شیراز خلد الله ملکه
شهی که ملک سلیمان به زیر خاتم اوست
ز روی مرتبه بالای سدره عالم اوست
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۲
خوشا کسی که به کوی تو بخت همدم اوست
سفال درد سگان تو ساغر جم اوست
دلم که در خم چوگان زلف تست چو گوی
شکسته شد همه عمر و هنوز در خم اوست
به مرگ مدعی از درد، دل بسوخت مرا
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۹
شهید خنده زخمم که تیغ همدم اوست
کباب گلشن داغم که شعله شبنم اوست
شکار ناز غزالیست، ناتوان دل من
که رنگ دهر به فتراک بستهٔ رم اوست
تو را به ملک ملاحت سزد سلیمانی
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۰
غزال امن که الفت خیال مبهم است
به هرکجا نفسی گرد میکند رم اوست
امل کجاست گر از فرصت آگهی باشد
قصور فطرت ما بیش فهمی کم اوست
حساب ملک بقا، با فنا نیاید راست
[...]