گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲۸

 

مرا اگر تو نخواهی منت به جان خواهم

وگر درم نگشایی مقیم درگاهم

چو ماهیم که بیفکند موج بیرونش

به غیر آب نباشد پناه و دلخواهم

کجا روم به سر خویش کی دلی دارم

[...]

مولانا
 

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۴

 

به پیشگاه قبول ار چه کم دهد راهم

هنوز دولت آن آستانه می‌خواهم

گرم کند ز جفا همچو ریسمان باریک

از آنچه هست سر سوزنی نمی‌کاهم

دلم ز مهر رخش نیم ذره کم نکند

[...]

اوحدی
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۵۵

 

تو پادشاه و من از بندگان درگاهم

بغیر تو ز تو چیز دگر نمی خواهم

سزد که بر سر عالم علم برافرازم

کز آن زمان که غلام توام شهنشاهم

بسوز آتش سودای تو همی سازم

[...]

حسین خوارزمی
 

نظام قاری » دیوان البسه » غزلیات » شمارهٔ ۹۸ - وله قدس الله روحه

 

بچرخ میرسد از عشق تار قزآهم

زهجر جامه چو صابون در آب میکاهم

بماهتاب نپوشم کتان که میترسم

که چشم زخم رسد بر لباس از ماهم

گهی که جامه ببالای من برد خیاط

[...]

نظام قاری
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۶۱۸

 

بیا که وصل تو را از خدای می خواهم

بیا که گوش بر آواز و چشم بر راهم

به مهر روی تو با دیده ستاره فشان

نشسته شب همه شب در نظاره ما هم

خوش آنکه من به فراقت نهاده باشم دل

[...]

جامی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۸۱

 

تو با فراغ خود امروز شاد و فردا هم

مرا ز مهر تو دین شد ز دست و دنیا هم

میان مسجد و میخانه‌ام خجل مانده

ز بس که حرمتم آنجا نماند و اینجا هم

خراب بادهٔ عشق توام که نشئهٔ او

[...]

اهلی شیرازی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۷۳ - در تقاضا گوید

 

صبا به خدمت خدام خواجگی برسان

نیاز من که به جان و دلش هوا خواهم

بگو اگرچه به عنوان شاعری هرگز

نیامد است فرو سر به هیچ در گاهم

ولی چه بر سر راهم برای خرجی راه

[...]

محتشم کاشانی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۲۷

 

به ابی انت و امی ز خدا می خواهم

که رساند زره لطف بدان درگاهم

ادیب الممالک
 
 
sunny dark_mode